loading...
هیئت باب النساِِءالعالمین
احمد جهانبخش بازدید : 489 پنجشنبه 11 مهر 1392 نظرات (0)
سلام به شما آقاشهادت امام جوادتسلیت می گوئیم جهت دریافت مداحی وویژه نامه امام جواد ادامه مطلب....

عباس كوثرى


هشتمين اماممعصوم(ع) در انتظار پسر و شيعيان در تب و تاب‏رويت جمال جواد الائمه(ع) بودند. حدود چهل و هفتمين بهار عمر امام رضا(ع) سپرى مى ‏شد، اما هنوز فرزندى كاشانه پر فروغش رافروزان نساخته بود.

از طرفى حضرت مورد طعنه دشمنان و زخم زبان‏آنها قرار داشت كه گاه بوسيله نامه نيز آن حضرت را مورد آزارقرار مى‏دادند كه نمونه آن را مى‏توان در مكتوب «حسين ابن‏قياما» مشاهده كرد.
او كه از سران «واقفيه‏» بود در نامه‏اى‏به امام رضا(ع) مى‏نويسد: چگونه ممكن است امام باشى در صورتى‏كه فرزندى ندارى و امام(ع) پاسخ او را چنين نگاشت كه از كجامى‏دانى كه من فرزندى نخواهم داشت.

چند روزى طول نخواهد كشيد كه‏خداوند به من پسرى عنايت‏خواهد كرد كه حق را از باطل جدامى‏كند. تا اينكه طبق پيش بينى امام (ع) در رمضان سال 195 هجرى‏و به نقل از ابن عياش در دهم رجب آن سال ستاره امام جواد(ع)متجلى شد و مادرش «سبيكه‏» را كه از خاندان «ماريه قبطيه‏» همسر پيامبر(ص) بود و به فرموده امام رضا(ع) آفرينشى پاكيزه ومنزه داشت. مرتبت و مقامى والاتر بخشيد.

ولادت امام جواد(ع) تمامى شايعات مربوط به امام رضا(ع) راپايان بخشيد و دلهره و اضطراب را از ميان شيعيان زدود.

بدين‏جهت، كه امام در حق فرزندش فرمود: اين مولودى است كه براى‏شيعيان ما «در اين زمان‏» با بركت‏ تر از او زاده نشده است.

مولودى كه حدود شانزده سال رهبرى و امامت‏شيعيان را عهده دارشدو در اين راستا آثارى شگفت از خويش به يادگار گذارد و مكتب‏علمى، اجتماعى شيعه را جلوه خاص بخشيد.

شهادت آن بزرگوار پايانى است‏بر تلاشهاى چشمگير و پر فروغش‏تلاشهايى كه خلفاى بنى عباس و دشمنانش را آنچنان غافلگير نمودكه نتوانستند آن حضرت را تحمل نمايند و بدين جهت در صدد شهادت‏آن حضرت بر آمدند و اين نوشتار نگاهى است‏به عوامل و موجبات‏شهادت آن حضرت كه در اين زمينه به بررسى سه عامل مى‏پردازيم:

1. تقواى الهى و عدم همراهى با فساد در بار

مى‏دانيم كه يكى از القاب آن حضرت «تقى‏» است و اين به خاطرجلوه و ظهور خاصى است كه تقواى الهى آن امام همام در اجتماع‏آن روز نموده و جهانى از پاكى و عفاف و تقوا را فرا راه‏ديدگان قرار داده بود و الا تمامى معصومين بر خوردار از صفت‏ تقوا و عصمت الهى هستند. چنانكه همه «صادق‏» راستگو و«كاظم‏» فرو برنده خشم و «زين العابدين‏» زيباترين روح‏پرستنده‏ هستند.

اما فرهنگ القاب معصومين ريشه‏اى اجتماعى وبرخاسته از عنايت الهى دارد كه لقب «تقى‏» نيز از اين مقوله‏است.
نگاهى به شرايط اجتماعى آن بزرگوار و وضعيت درباريان مارا بدين نكته رهنمون مى‏كند كه دشمن تلاشى پيگير داشت تا به‏گمان خود آن حضرت را با عياشيها و فساد دربار براى يك بارهم‏كه شده است آلوده كند و در نتيجه آن حضرت را از چشم شيعيان وطرفدارانش كه او را به خاطر پاكى و طهارت الهى‏اش مى ستودندساقط كند و حتى مامون براى كشاندن آن حضرت به بزم درباردخترش ام الفضل را به عقد آن حضرت در آورد و در اين جهت دستورلازم را نيز صادر كرد. اما راه بجايى نبرد و پاكى و تقواى‏امامت‏بر انديشه باطل مامونى پيروز گشت و نورانيتى مضاعف‏يافت.

اين بار كافى است روايت ذيل را مرور كنيم.

ابن شهرآشوب در كتاب «مناقب‏» از محمد بن ريان نقل مى‏كند كه‏مامون درباره امام محمد تقى(ع) به هر نيرنگى دست زد شايدبتواند آن حضرت را مانند خود اهل دنيا نمايد و به فسق و لهواو را متمايل كند به نتيجه‏اى نرسيد تا زمانى كه خواست دخترخود را به خانه آن حضرت بفرستد دستور داد صد كنيزك اززيباترين كنيزكان را بگمارند تا زمانيكه امام جواد(ع) براى‏حضور در مجلس دامادى وارد مى‏شود با جامهاى جواهر نشان از اواستقبال كنند.
كنيزان به آن دستور العمل رفتار كردند ولى حضرت‏توجهى به آنها ننمود

و مردى بود به نام «مخارق‏» كه آوازه‏خوان بود و بربط نواز و ريشى دراز داشت. مامون او را طلبيد واز او خواست كه تلاش خود را جهت متمايل نمودن امام به امورمزبور بكار گيرد. مخارق به مامون گفت اگر ابوجعفر(ع) كمترين‏علاقه‏اى به دنيا داشته باشد من به تنهايى مقصود تو را تامين‏مى‏كنم. پس نشست مقابل آن حضرت و آواز خود را بلند كرد بگونه‏اى‏كه اهل خانه دورش گرد آمدند و شروع كرد به نواختن عود و آوازخوانى.

ساعتى چنين كرد، ولى ديد حضرت جواد(ع) نه به سوى او ونه به راست و چپ خود هيچ توجهى ننمود.
سپس سربرداشت و رو به‏آن مرد كرد و فرمود، «اتق الله ياذاالعثنون‏» از خدا پروا كن‏اى ريش دراز. پس عود و بربط از دست آن مرد افتاد و دستش از كارافتاد تا آن كه بمرد.
مامون از او پرسيد تو را چه شد؟ گفت:وقتى كه ابو جعفر(ع) فرياد بركشيد آن چنان هراسيدم كه هرگز به‏حالت اول باز نخواهم گشت.

روايت فوق بيانگر عمق توطئه مامون‏جهت نشانه گرفتن تقواى الهى امام جواد(ع) مى‏باشد كه عصمت الهى‏امام جواد(ع) نقشه‏هاى آنان را نقش بر آب مى‏نمود. و در همين‏راستا سخن ديگرى كه از «ابن ابى داود» نقل شده است كه درجمع اطرافيان خود گفت:

خليفه به اين فكر افتاده است كه ابوجعفر(ع) را براى شيعيان وپيروانش به صورت زشت و مست نا متعادل آلوده به عطر مخصوص زنان‏نمودار كند. نظر شما در اين باره چيست؟ آنها مى‏گويند اينكاردليل شيعيان و حجت آنرا از بين خواهد برد. اما فردى از ميان‏آنان‏مى‏گويد جاسوسهايى از ميان شيعيان برايم اين چنين خبرآورده‏اند كه شيعيان مى‏گويند در هر زمان بايد حجتى الهى باشد وهرگاه حكومت متعرض فردى كه چنين مقامى نزد آنان دارد بشود، خودبهترين دليل است‏بر اينكه او حجت‏خداست.

پس از آن «ابن ابى‏داود» خبر را به خليفه منتقل مى‏كند. دراين هنگام خليفه اين‏چنين اظهار نظر مى‏كند كه «امروز در باره اينها هيچ چاره وحيله‏اى وجود ندارد. ابوجعفر را اذيت نكنيد. پس از نوميدى ازهمراهى امام و درخشش هرچه بيشتر جلوه‏هاى پاكى و تقواى امام‏بود كه دشمن تصميم به شهادت امام(ع) را مى‏گيرد، زيرا كه هر روزشخصيت امام فروغى فروزانتر به خويش مى‏گيرد و دلهاى مشتاق‏پاكى و عفاف را هرچه بيشتر بسوى خويش جذب مى‏كند.

و امام (ع)خود بى رغبتى و ناراحتى خويش را از وضعيت دربار و همراهى آنان‏اظهار مى‏داشت. «حسين مكارى‏» مى‏گويد: در بغداد بر ابوجعفر(ع)وارد شدم و در نزد خليفه بانهايت جلالت مى‏زيست. با خود گفتم كه‏حضرت جواد(ع) با اين موقعيت كه در اينجا دارد ديگر به مدينه‏برنخواهد گشت. چون اين خيال در خاطر من گذشت، ديدم امام سرش راپايين انداخت و پس از اندكى سربلند كرد در حالى‏كه رنگ مباركش‏زرد شده بود، فرمود: «اى حسين نان جو با نمك نيمكوب در حرم‏رسولخدا(ص) نزد من بهتر است از آنچه كه مشاهده مى‏كنى».

2. برترى دانش و تفوق علمى

دومين عامل شهادت امام جواد(ع) را مى‏توان حضور قوى و كار آمدحضرت در صحنه‏هاى علمى و برترى دانش آن حضرت بر شمرد زيرا كه‏اين امر ناتوانى خليفه را در مقابل امام جواد(ع) كه بسيارى‏خلافت را حق آنان مى‏دانستند به نمايش مى‏گذاشت. و ضعف بنيه علمى‏دانشمندان دربارى را هر چه بيشتر آشكار مى‏ساخت كه از ميان‏مباحثات متعدد حضرت يكى از آنها را برگزيده و نقل مى‏كنيم.

«زرقان‏» كه با «ابن ابى داود» دوستى و صميميت داشت مى‏گويديك روز ابن ابى داود از مجلس معتصم باز گشت، در حالى كه به‏شدت افسرده و غمگين بود علت را جويا شدم گفت: امروز آرزو كردم‏كه كاش بيست‏سال پيش مرده بودم پرسيدم چرا؟ گفت: به خاطر آنچه‏از ابوجعفر «امام جواد(ع‏») در مجلس معتصم برسرم آمد. گفتم:

جريان چه بود؟ گفت: شخصى به سرقت اعتراف كرد و از خليفه‏«معتصم‏» خواست كه با اجراى كيفر الهى او را پاك سازد. خليفه‏همه فقها را گرد آورد و محمد ابن على «حضرت جواد(ع‏») را نيزفراخواند و از ما پرسيد دست دزد از كجا بايد قطع شود؟ من‏گفتم: از مچ دست. گفت: دليل آن چيست؟ گفتم: چون منظور از دست‏در آيه تيمم «فامسحوا بوجوهكم و ايديكم‏»،صورت و دستهايتان‏را مسح كنيد» تا مچ دست است. گروهى از فقها در اين مطلب بامن موافق بودند و مى‏گفتند: دست دزد بايد از مچ قطع شود ولى‏گروهى ديگر گفتند: لازم است از آرنج قطع شود و چون معتصم دليل‏آن را پرسيد گفتند: منظور از دست در آيه شريفه وضوء:

«فاغسلوا وجوهكم و ايديكم الى المرافق‏» صورتها و دستهايتان‏را تا آرنج‏بشوييد. تا آرنج است. آنگاه معتصم رو به محمد ابن‏على امام جواد(ع) كرد و پرسيد: نظر شما در اين مساله چيست؟

گفت: اينها نظر دادند، مرا معاف بدار. معتصم اصرار كرد و قسم‏داد كه بايد نظرتان را بگوييد. محمد بن على (ع) گفت: چون قسم‏دادى نظرم را مى‏گويم. اينها در اشتباه‏اند. زيرا فقط انگشتان‏دزد بايد قطع شود و بقيه دست‏بايد باقى بماند. معتصم گفت: به‏چه دليل؟

گفت: زيرا رسول خدا(ص) فرمود: سجده بر هفت عضو بدن تحقق‏مى‏پذيرد. بنابراين اگر دست دزد از مچ يا آرنج قطع شود دستى‏براى او نمى‏ماند تا سجده نماز را به جا آورد و نيز خداى متعال‏مى‏فرمايد: «و ان المساجد لله فلا تدعوا مع الله احدا» سجده‏گاهها از آن خداست. پس هيچ كس را همراه با خدا مخوانيد. ابن‏ابى داود مى‏گويد: معتصم جواب محمد بن على را پسنديد دستور دادانگشتان دزد را قطع كنند و من همانجا آرزوى مرگ كردم. پس ازسه روز ابن ابى داود به حضور معتصم مى رسد و مى‏گويد: به معتصم‏گفتم خير خواهى براى اميرالمومنين بر من واجب است و من در اين‏جهت‏سخنى مى‏گويم كه مى‏دانم با آن به آتش جهنم مى‏افتم. معتصم‏گفت آن سخن چيست؟ گفتم:

چگونه اميرالمومنين براى امرى از امور دينى كه اتفاق افتادهذ ‏است‏به خاطر گفته مردى كه نيمى از مردم به امامت او معتقدند وادعا مى‏كنند او از اميرالمومنين شايسته‏تر به مقام اوست، تمامى‏سخنان آن علماء و فقها را رها كرده و به حكم آن مرد حكم كرد؟

پس رنگ معتصم تغيير كرد و متوجه هشدار من شد و گفت: خدا را دربرابر اين خيرخواهيت‏به تو پاداش نيك عطا كند و پس از آن بودكه تصميم به شهادت امام (ع) گرفت.

3. بزرگداشت نهضتهاى شيعى

حسين بن على مشهور به شهيد فخ نواده حضرت مجتبى(ع) در زمان‏يكه از خلفاى بنى عباس به نام هادى عباسى قيام كرد. ياد و نام‏او سندى بر محكوميت‏بنى عباس تلقى مى‏شد و حماسه نهضتهاى شيعى‏عليه خلفاى عباسى را در خاطره‏ها تجديد مينمود.

در حمايت ازاين شهيد انقلابى روايتى نيز از امام جواد(ع) مى‏خوانيم: «پس‏از فاجعه كربلا هيچ فاجعه‏اى براى ما بزرگتر از فاجعه فخ نبوده‏است.»

يكى از نويسندگان در حكمت نقش انگشترى امام جواد(ع)«نعم‏القادر الله‏» مى‏نويسد: بعد از آن كه «مامون‏» همه‏انقلابها را سركوب نموده و تمامى صداها را خفه كرد؛ طبيعى بودكه مامون و عباسيان و يارانشان احساس كنند كه به نهايت‏آروزيشان رسيده و به ارزشمندترين آرمانهايشان كه عبارت بود ازمحكم ساختن پايه‏هاى حكومت و سلطنتشان به طورى كه ديگر هيچ‏نيرويى توان ايستادن در برابر جبروت و سركشى آنان نداشته باشد؛ دست‏يافته‏اند.

ولى مى‏بينيم كه بعد از اين همه، نقش انگشترى‏امام جواد(ع) در برابر تمامى تصورات آنان قد علم مى‏كند وتمامى مظاهر و سركشى و ستم آنان را محكوم مى‏كند.
آن نقش اين‏جمله است «نعم القادرالله‏» چه نيكو توانمندى است‏خدا.

و در اين راستاست كه معتصم پس از اين كه از مردم بيعت‏براى‏خود گرفت جوياى حال امام جواد(ع) شد و دستور داد كه امام‏جواد(ع) و همسرش ام الفضل را به بغداد فرا خوانند. زيرا كه‏حضور و نام و ياد آن بزرگوار حماسه جهاد و پرچم آزادگى و عزت‏ايمان است و جلوه امامت و وصايتش مهر باطلى است‏بر خلافتهاى‏باطل بنى عباس.

درود و سلام و صلوات خدا بر جواد الائمه(ع) آن هنگام كه باميلادش جلوه زيباى مبارك‏ترين مولود را رقم زد و آن هنگام كه باقامت زيباى امامت‏خويش قيامتى از شكوه و جلال و عظمت الهى رامتجلى ساخت و آن زمان كه در آخر ذى القعده سال 220 هجرى ديده ازجهان فرو بست و با غروب غمگینانه و افتخار آفرين خويش تجلى بخش‏آيات جهاد و شهادت گشت.
 

ماهنامه كوثر شماره 24

شهادت حضرت جوادالائمه

اين نوگل باغ ولايت و عصمت گرچه کوتاه عمر بود ولی رنگ و بويش مشام جانها را بهره مند ساخت . آثار فکری و رواياتی که از آن حضرت نقل شده و
مسائلی را که آن امام پاسخ گفته و کلماتی که از آن حضرت بر جای مانده ، تا ابد زينت بخش صفحات تاريخ اسلام است .

دوران عمر آن امام بزرگوار 25 سال و دوره امامتش 17سال بوده است . معتصم عباسی از حضرت جواد (ع ) دعوت کرد که از مدينه به بغداد بيايد .
امام جواد در ماه محرم سال 220هجری به بغداد وارد شد . معتصم که عموی ام الفضل زوجه حضرت جواد بود ، با جعفر پسر مأمون و ام الفضل بر قتل آن حضرت همداستان شدند .
علت اين امر - همچنان که اشاره کرديم - اين انديشه شوم بود که مبادا خلافت از بنی عباس به علويان منتقل شود . از اين جهت ، درصدد تحريک ام الفضل برآمدند و به وی گفتند تو دختر و برادرزاده خليفه هستی ، و احترامت از هر جهت لازم است و شوهر تو محمد بن علی الجواد، مادر علی هادی فرزند خود را بر تو رجحان مي نهد.

اين دو تن آن قدر وسوسه کردند تا ام الفضل - چنان که روش زنان نازاست - تحت تأثير حسادت قرار گرفت و در باطن از شوهر بزرگوار جوانش آزرده خاطر شد و به تحريک و تلقين معتصم و جعفر برادرش ، تسليم گرديد . آنگاه اين دو فرد جنايتکار سمی کشنده در انگور وارد کردند و به خانه امام فرستاده تا سياه روی دو جهان ، ام الفضل ، آنها را به شوهرش بخوراند . ام الفضل طبق انگور را در برابر امام جواد (ع ) گذاشت ، و از انگورها تعريف و توصيف کرد و حضرت جواد (ع ) را به خوردن انگور وادار و در اين امر اصرار کرد .

امام جواد (ع ) مقداری از آن انگور را تناول فرمود . چيزی نگذشت آثار سم را در وجود خود احساس فرمود و درد و رنج شديدی بر آن حضرت عارض گشت. ام الفضل سيه کار با ديدن آن حالت دردناک در شوهر جوان ، پشيمان و گريان شد ، اما پشيمانی سودی نداشت .

حضرت جواد (ع ) فرمود : چرا گريه مي کنی ؟ اکنون که مرا کشتی گريه تو سودی ندارد . بدان که خداوند متعال در اين چند روزه دنيا تو را به دردی مبتلا کند و به روزگاری بيفتی که نتوانی از آن نجات بيابی .
در مورد مسموم کردن حضرت جواد (ع ) قولهای ديگری هم نقل شده است .

 

به همه گفته ام تو را دارم

 
تبیان
به همه گفته ام تو را دارم
مجلس سینه زنی؛ «گرچه یاسیدی گنهکارم، تو مرا یار من تو را عارم، تو سراپا گلی من خارم» با مداحی «حمید علیمی» در شهادت امام جواد(ع) (12:01)
|
4.82 MB
|
80
|
0
|
0
0
|
12':01''

جوان امام رضا(ع)http://snd1.tebyan.net/1390/07/hasheminejad_sabr%20kon.mp3_94697.mp3

 
تبیان
جوان امام رضا(ع)
سینه زنی؛ «کدر شده آسمان هوا چه دلگیره، یکی توی غریبی دلخسته می میره» با مداحی «سیدمهدی میرداماد» در شهادت امام جواد(ع) (8:02)

یا صاحب الزمان آجرک الله

 
تبیان
یا صاحب الزمان آجرک الله
مراسم سینه زنی «می سوزه سینه ام نمیتونم بخونم، کاش می شد زغم آروم نمونم، دوباره روضه خونم» با صدای «حمید علیمی» بمناسبت شهادت امام جواد الائمه(ع) (10:27)

یا صاحب الزمان آجرک الله

 
تبیان
یا صاحب الزمان آجرک الله
مراسم سینه زنی «می سوزه سینه ام نمیتونم بخونم، کاش می شد زغم آروم نمونم، دوباره روضه خونم» با صدای «حمید علیمی» بمناسبت شهادت امام جواد الائمه(ع) (10:27)
|
4.2 MB
|
223
|
0
|
0
+1
|
10':27''

یا امام رضا خدا صبرت بده

 
تبیان
شور و سینه زنی «دل می سوزه از این غم و غریبی آخه خیلی جوونه، خدا نخواست مثل حسین زهرا زیر آفتاب بمونه» با صدای «حمید علیمی» به مناسبت شهادت حضرت امام جواد(ع) (5:47)
|
2.32 MB
|
256
|
0
|
-1
+1
|
05':47''

وای من از درد و غربت

 
تبیان
وای من از درد و غربت
سینه زنی با نوای «حسین سیب سرخی» درشب شهادت امام مهربانی ها حضرت جوادالائمه(ع)؛ «شهر یثرب باز دوباره از دو دیده خون می باره، آسمون قلب زارش گشته امشب بی ستاره» سال 1390 (11:59)
|
4.81 MB
|
259
|
0
|
0
+2
|
11':59''

چشمهای غرق اشک

 
تبیان
ذکر توسل و سینه زنی در شب شهادت امام نهم جواد الائمه(ع) با مداحی «حمید علیمی»؛ «میان مردمی و مردم از شما دورند، میان مردم صد چهره ای که صد جورند» (15:05)
|
6.05 MB
|
180
|
0
|
0
+1
|
15':05''

آقای مظلومم

 
تبیان
آقای مظلومم
ذکر مصیبت با نوای «حسین سیب سرخی» در شب شهادت امام جواد(ع)؛ «خسته مکن گلوی خودت را برای آب،‌با آب گفتن تو کسی پا نمی شود» سال 1390 (12:15)
|
4.91 MB
|
189
|
0
|
0
0
|
12':15''

یا جوادالائمه مدد

 
تبیان
یا جوادالائمه مدد
مراسم سینه زنی «ذکر لبش بابا، نفسش نمیاد بالا» با صدای «محمدعلی رحمانی» به مناسبت شهادت امام جواد(ع) سال 1390 (6:47)
|
2.72 MB
|
202
|
0
|
0
+2
|
06':47''

سلام به شما آقا

 
تبیان
سلام به شما آقا
مداحی «محمدعلی رحمانی» به مناسبت شهادت امام خوبان جوادالائمه(ع) ؛ «سلام من به نور عین زهرا، جواد ماه کاظمین زهرا» (9:31)
|
3.82 MB
|
164
|
0
|
0
0
|
09':31''

یا جوادالائمه ادرکنی

 
تبیان
یا جوادالائمه ادرکنی
مجلس روضه خوانی «بخوان کاظمینم وز آنجا امامم، ببر کربلا یا جوادالائمه» با مداحی «حسن خلج» در شب شهادت حضرت امام جواد(ع) سال 1390 (17:38)
|
7.07 MB
|
304
|
0
|
-1
0
|
17':38''

قلب بی قرار

 
تبیان
قلب بی قرار
روضه خوانی با مداحی «حسن خلج» در شهادت امام نهم حضرت امام جواد(ع)؛ «به کشتی ایمان، به امواج طوفان، تویی ناخدا، یا جواد الائمه» سال 1390 (9:41)
|
3.89 MB
|
126
|
0
|
0
0
|
09':41''

چشمهای منتظر

 
تبیان
چشمهای منتظر
توسل به آقا جواد الائمه(ع) با صدای «سیدمهدی میرداماد»؛ «هستند کریمان دو عالم سر خوانت، یک بار نخورده است گره کیسه نانت» (12:12)
|
4.89 MB
|
347
|
0
|
0
+3
|
12':12''

ناله غریبانه

 
تبیان
ناله غریبانه
روضه «بیمار شدن از من و عیسی شدن از تو، لب تشنه شدن از من و دریا شدن از تو» با مداحی «سیدمهدی میرداماد» در شب شهادت امام جواد(ع) سال 1390(8:08)
|
3.27 MB
|
170
|
0
|
0
+3
|
08':08''

در غریبی می میرم

 
تبیان
در غریبی می میرم
سینه زنی در شهادت امام جواد(ع) با مداحی «سیدمهدی میرداماد» «بابا بیا به بالین پسر، مرا به پیش خود ببر»(9:17)
|
3.73 MB
|
170
|
0
|
0
+2
|
09':17''

مظلومیت

 
تبیان
مظلومیت
روضه خوانی به مناسبت شهادت امام جواد الائمه(ع) با صدای «مهدی میرداماد» (8:04)
|
1.85 MB
|
341
|
0
|
0
+2
|
08':04''

باب المراد

 
تبیان
باب المراد
نوحه خوانی و سینه زنی به مناسبت شهادت امام جواد(ع) با صدای «حمید علیمی» (7:47)
|
1.79 MB
|
429
|
0
|
0
0
|
07':47''

روایت غربت

 
تبیان
روایت غربت
نوحه خوانی و سینه زنی به مناسبت شهادت امام جواد(ع) با صدای «حمید علیمی» (3:24)
|
802 KB
|
313
|
0
|
0
0
|
03':24''

یا امام جواد(ع)

 
تبیان
یا امام جواد(ع)
نوحه خوانی و سینه زنی به مناسبت شهادت امام جواد(ع) با صدای «سید مهدی میرداماد» (3:30)
|
825 KB
|
489
|
0
|
0
+1
|
03':30''

بنشینم!؟

 
تبیان
بنشینم!؟
نواهنگی زیبا و شنیدنی از سخنان استاد فرزانه، حضرت آیت الله جوادی آملی درباره صحنه ورود امام جواد(ع) به مجلس درس علی‌ بن جعفر(ع)(تولید اختصاصی بانک صوتی تبیان)(1:53)
|
1.74 MB
|
1381
|
0
|
0
+3
|
01':53''

عزیزم، صبــر کن!

 
تبیان
عزیزم، صبــر کن!
نواهنگی امیدبخش از سخنان شیوای استاد هاشمی نژاد درباره سفارش امام جواد(ع) به یکی از شیعیان، در خصوص پدرش که دشمن اهلبیت بود(تولید اختصاصی بانک صوتی تبیان)(2:00)
|
1.84 MB
|
2227
|
3
|
0
0
|
02':00''

 

برچسب ها پوستر , شهادت , مداحی ,
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
لوگو ما

لطفا بنر  ما را در سایت خود قرار دهید تااز ما حمایت کنید کد بنر ما هست <script src="http://h1.flashvortex.com/display.php?id=2_1375950899_30420_967_0_300_250_10_1_71" type="text/javascript"></script>

درباره ما
Profile Pic
هیئت بیت النور از سال 1378 شروع به برگذاری مجالس مذهبی و اردو و جلسات قرانی و...کرد ادرس تهران خیابان هاشمی وکارون کوچه صفر پلاک 22ایمیل ماheyatbn@gmail.comلطفامارادرنظرات خودیاری کنید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    بیشتر از چه مداح استفاده کنیم ؟
    وبلاگ ما در چه سطحی است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 129
  • کل نظرات : 43
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 8
  • آی پی امروز : 22
  • آی پی دیروز : 12
  • بازدید امروز : 72
  • باردید دیروز : 39
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 6
  • بازدید هفته : 137,590
  • بازدید ماه : 179,334
  • بازدید سال : 187,776
  • بازدید کلی : 342,539